۱۳۸۸ مهر ۴, شنبه

کفر

فاصله ی توهم ایمان با حقیقت کفر خیلی کمه

در راستای همه ی مسایل و مصایب چند ماه اخیر

۱۳۸۸ شهریور ۱۷, سه‌شنبه

۱۳۸۸ شهریور ۱۳, جمعه

اندر احوالات یومیه

خانم والده می فرمایند که آماده ی یک دوره ی استبداد صغیر باش. فکر کار سیاسی را هم از سرت بیرون کن. از این و آن خبر شنیده اند که این برادران ارزشی و سپاهی گفته اند برای رضایت حضرت آقا هفتاد نفر که هیچ بالاتر از این را هم قربانی می کنیم.
فرمودند که برو دنبال یک کار دیگر

آن هایی که محمدرضا جلایی پور را بشناسند می دانند که یک ویژگی دارد که در اوضاع بد و ناجور هم می تواند به نکات خوب فکر کند و از این دست کار ها. نمونه اش را اینجا بخوانید. من هم مدتی پیش یک نکته ای یافتم که شاید از آثار رضا باشد روی افکار من
نکته این بود که
اگر شرایط فعلی به همین بدی ادامه پیدا کند و این استبداد از نرم نرمک از صغیر به طرف کبیر برود باید منتظر یک دوره شکوفایی ادبی باشیم.

این هم حکایت ماست. یک مطب دیگر هم نیت کرده بودم بگویم که یادم رفت. ء

در ضمن استاد هم که رفت و به سلامت. دیر زیاد آن بزرگوار خداوند


۱۳۸۸ شهریور ۱۰, سه‌شنبه

31


سيدي غيبتك نفت رقادي ، وضيقت عليّ مهادي ، وابتزت مني راحة فؤادي ،
سيدي غيبتك أوصلت مصابي بفجايع الابد ، وفقد الواحد بعد الواحد يفني الجمع والعدد ،
فما أحس بدمعة ترقئ من عيني وأنين يفتر من صدري عن دوارج الرزايا وسوالف البلايا
إلا مثل بعيني عن غوابر أعظمها وأفظعها وبواقي أشدها وأنكرها ، ونوائب مخلوطة بغضبك ، ونوازل معجونة بسخطك

آقای من. غیبتت خواب از چشمانم ربوده و جایگاهم تنگ نموده و راحتی از دلم زدوده
ای بزرگ من! غیبت تو رنج مرا به مصیبت های ابدی پیوند داده