۱۳۹۰ بهمن ۲۸, جمعه

در باب اهمیت قاعده ی زرین


چون پدر امرؤالقیس شاعر معروف عرب و صاحب معلقه کشته شد او برای گرفتن خون پدرش خواست به قبیله بنی اسد حمله کند.
او از بتی به نام ذوالخلصه که بتی در تباله بود و جملگی عرب آن را بزرگ می داشتند مشورت خواست .
در سه نوبت با سه تیر آمر، ناهی و متربص که پیش روی او بود قرعه انداخت .
. در هر سه بار "النّاهی" آمد و او را از این کار منع کرد
امرؤالقیس از روی خشم تیر ها را شکست و به صورت بت زد و دشنام زشتی به او داد و کفت
اگر پدر تو را کشته بودند مرا از این کار باز نمی داشتی.


به نقل از الاصنام این کلبی. ص۱۴۳
و سیره ی رسول الله ،عباس زریاب


۱۳۹۰ بهمن ۱۸, سه‌شنبه

در باب ادب، تربیت و رابطه آن با اخلاق


کانت به ما می گوید: زحمت بیهوده ای است با کودکان از وظایف سخن گفتن.

و ارسطو می گوید: گرایش های اخلاقی از اعمالی ناشی می شوند که به آن ها شبیه اند

و امام علی می گوید: اگر صبور نیستی پس نمایش صبر بده تا صبور شوی.

در واقع ما به وسیله ی اخلاق و فضیلت صاحب اخلاق و فضیلت نمی شویم، (چرا که این در خود دور باطلی دارد) بلکه به وسیله
ی آموزش (ادب) صاحب آن ها می شویم.

در حقیقت ادب مقدم بر اخلاق است و فرد مودب، صورت صاحبان فضیلت را دارد اما نه به خاطر نیکی فضیلت ها بلکه به واسطه ی احترام گذاشتن به عرف و عادات

پس آدمی در نهایت ماننده ی کسی می شود که او را تقلید می کند

آندره کنت اسپونویل در کتاب رساله ای کوچک در باب فضیلت های بزرگ می نویسد:

عشق برای بزرگ کردن فرزندان کافی نیست و حتی نمی تواند آن ها را دوست داشتنی و با عاطفه کند. ادب هم کافی نیست و از همین رو هر دو باید باشند.

تمام تربیت خانوادگی به این بسته است : توازن میان فضیلت های کوچک که هنوز اخلاق نیستند و عشق که فضیلت برتر است اما تعلق به اخلاق ندارد.

-----------------------------------
تاملاتی متاثر از
کتاب رساله ای کوچک در باب فضیلت های بزرگ نوشته اندره کنت اسپونویل