این غزل مولانا را عمیقن دوست دارم ــ و بی تاثیر از این نیست که طواف برایم همیشه مساله ی عجیب و جالبی بوده ــ طواف. باید بچرخی. حرفی لازم نیست. ذکری نیاز ندارد. هیچ. فقط بچرخ. فقط بگرد. فقط در این دایره سرگردان باش.
این غزل را عمیقن دوست دارم. اینکه با مساله ای مانند طواف چقدر می تواند خلاق و هنرمندانه برخورد کند و چه جوانب بی نهایتی را در مساله ی مکرری مثل طواف ببیند.
الان تلوزیون داشت تعویض پرده ی کعبه را نشان می داد. یک عده ای هم طواف می کردند. یاد این غزل افتادم.ما که از دین داری دیگر چیزی برایمان نمانده ولی دلم می خواست آن دور و برها باشم