البته گفتن ندارد که این پرحرف معنی پرگو نمیدهد. اعنی کسی که سخنی برای گفتن دارد. یا همچون خیالی دارد. من از عمق ِ جان گمان میکنم که ادیب پیشاوری هم با آن همه استغنای هنری، دلش میتپیده برای کسی که مخاطب کلامش باشد. برای همان "یک نفر از هزاران تن".
پ.ن. توجه به بیت خواجه که میگوید: "مخدوم ِ بیعنایت" هم لازم است وقتی توجه کنیم مخدوم اسم مفعول است نه فاعل.
Beloved, I exhort you, as strangers and sojourners, to abstain from fleshly lusts, which war against the soul; First Epistle of Peter, Chapter 2, Verse 11