۱۳۹۳ اسفند ۱۱, دوشنبه

در مُلکتِ تو نیست دویی، ای همه تو


مونتنی می گوید:
«دوستانِ واقعی نه می توانند به یکدیگر قرض بدهند و نه چیزی ببخشند» چون هر چیزی «بینِ آنها مشترک است».

«یگانگی میانِ این گونه دوستان، واقعاً چنان کامل است که باعث شده هر گونه احساسِ این گونه وظیفه ها را از دست بدهند، و از این کلماتِ جدایی انداز: نیکوکاری، تعهّد، حق شناسی، تمنّا، تشکّر و مشابه آن ها بیزار باشند و آن ها را از میانِ خودشان بردارند».

چه کسی نمی بیند که بخشندگی نیز جزیی از این کلمات است، که یک دوستیِ واقعی چه نیازی به آن ها دارد؟ چه چیزی من می توانم به او بدهم، چون هر چه به من تعلّق دارد به او هم تعلّق دارد؟"


پ.ن. رساله ای کوچک در بابِ فضیلت هایِ بزرگ، نوشتۀ آندره کنت ـ اسپونویل؛ بخش هفتم: بخشندگی.

پ.ن.۲. عنوان از یک رباعی عطار

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر